خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر
آسمانِ بی هدف، بادهای بی طرف
ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر!
ای نظارۀ شگفت، ای نگاه ناگهان!
آیه آیه ات صریح، سوره سوره ات فصیح
مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان
ای مسافر غریب، در دیار خویشتن!
از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی!
این تویی در آن طرف، پشت میله ها رها
دست خستۀ مرا، مثل کودکی بگیر!
از قیصر امین پور