ستایش
6 Comments:
Anonymous Anonymous said...
اینطور که ÷یداست...اشتباه گمان میکردی :دی

Anonymous Anonymous said...
اجازه بده يک سفر در پاييز داشته باشيم
من بالهاي پاييز را براي تو دارم
اجازه بده تا به مکان مقدسي سفر کنيم
که تنها براي دو نفر ساخته شده است
زمان ما در اين زندگي فاني است
زمان چون رودي هجوم مي آورد
اجازه بده تا يک لحظه از زماني که براي خودمان است را پيدا کنيم
ما خواهيم ساخت و خوابش را خواهيم ديد
بيا و ساکن پاييز شو وقتي که برگها رنگشان تغيير مي کند
و دعوتنامه اي براي قلبت ارسال مي کنند
من بالهاي پاييزي براي تو دارم

Anonymous Anonymous said...
nemikhai up koni mohndes

Anonymous Anonymous said...
سازها بر خاك افتد اشكها هيران شوند
شعرها آزاد باشند ماگرفتار دعا
***************************
رندعالم سوز را با مصلت بيني چكار
كار ملك است آنچه را تحمل بايدش
****************************
عالم اين خاك و هوا گوهر كفر است وفنا
در دل كفر آمده ام تا كه به ايمان برسم
siahmashgh_dard@yahoo.com

Anonymous Anonymous said...
ما هيچ ، ما نگاه
اينو گفت و رفت ، اما تازه دارم مي فهمم سهراب در مورد چي حرف مي زد ، خوشحال ميشم نظر دوستان (البته اگه بشه اين تازه وارد رو دوست دونست )
رو بدونم ، واقعا به اين جواب نياز دارم

Anonymous Anonymous said...
shere mortazavi ro mikham. baram send kon.emaile man :
khazoon_sam@yahoo.com
bandiretam ,lazemesh daram.hoy gharatttttttttt...